خدا

تیر ۵, ۱۳۸۱

درس خصوصی غذای روح: جلسه ششم

در این جلسه که در ارتباط با اهمیت دادن به غذای روح بود ابتدا استاد عزیز فرمودند که چون ما در جنبه های ظاهری و ملکی مغلوب حواس ظاهری هستیم و در سرازیری می‌باشیم؛ لذا همین حواس پنجگانه و غفلت های ناشی از آن ما را از درک حقایق غافل کرده است و در مسایل معنوی و ملکوتی چون دور از ذهن انسانها می‌باشد و کمتر به طرف آن کشیده می‌شوند؛ لذا خدای تعالی و انبیاء و ائمه اطهار (علیهم السلام) بیشتر ما را به طرف حقایق و معنویات سوق داده‌اند و افرادی که دارای امراض می‌باشند میل و کششی به طرف غذای روح و رشد روحی ندارند ولی افرادی که در مسیر پاکی هستند و سالک الی الله واقعی می‌باشند دائماً به فکر رشد روحی خود می‌باشند و از غذاهای روحی (قرآن، روایات و تفکر در آیات الهی) نه تنها برای رشد روحی خود استفاده می‌کنند بلکه از آن لذت هم می‌برند و این افراد، افرادی هستند که روحشان با ارزش و دارای صفات خوب می‌باشند و بعد از صراط مستقیم هم در زمره محبین و مخلَصین قرار می‌گیرند.
تیر ۱۲, ۱۳۸۱

درس خصوصی غذای روح: جلسه هفتم

در این جلسه حضرت استاد در جمع سالکین الی الله درباره مبحث روح و غذای روح فرمودند که باید شما حساب روح خود را از بدن خود جدا کنید و مخلوط کردن مسایل روحی و بدنی مشکلات زیادی را به بار می‌آورد و سپس در این جلسه فرمودند: مهمترین غذای روح انسان ولایت و معرفت پروردگار می‌باشد که پنجاه درصد از غذای روح شما را تشکیل می دهد و هرکس این حقیقت را بفهمد که ولایت یعنی اطاعت از روی محبت از خدا و خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) و آن را انجام دهد از ظلمت و تاریکی جهل وارد نور هدایت می‌شود و اولیاء خدا به خاطر اینکه از این غذای روحی به طور کامل استفاده می‌کنند و تحت تأثیر رسومات غلط واقع نمی‌شوند روحشان زنده است و کسانی که ولایت پذیری ندارند؛ روحشان غافل و مرده است و سپس فرمودند که غذای روح همیشه در اطراف شما هست و باید ذکر و دعا و قرآن با توجه و تفکر باشد تا به شما نیرو بدهد وگرنه هیچ فایده‌ای عبادت برای رشد شما نخواهد داشت و سپس دلایل انتخاب سوره کهف برای استقامت را بیان کردند و در پایان فرمودند کوشش کنید که با خوردن آب ولایت روحتان را رشد دهید و به کمال برسید.
مرداد ۳۱, ۱۳۸۱

درس خصوصی غذای روح: جلسه چهاردهم

حضرت استاد در این جلسه درباره روح فرمودند: روح، خود شما هستید و بدن فقط یک لباس برای شما می‌باشد و سپس شباهت های بین لباس و بدن را به طور کامل بیان کردند و فرمودند: روح انسان در عالم ارواح شکل خاصی نداشته و در عالم ذر بعد از خلقت حضرت آدم با بدن های ذره‌ای که به ما دادند همه ما دارای شکل خاصی شدیم تا به وسیله عقل بتوانیم یکدیگر را بشناسیم و سپس توضیحاتی پیرامون ارتباط روح با بدن فرمودند و توصیه نمودند که روح خود را از بدن جدا کنید و همه ارزش  و اهمیت را به روح و مسائل آن بدهید. مثلاً: اگر یک مریض روحی که در حرم امام رضا (علیه السلام) از صفت رذیله حسادت شفا پیدا کرد برای شما مهمتر از فردی باشد که از بیماری سرطان شفا پیدا می‌کند و این را بدانید فهمیدن این حقیقت که روح استقلال دارد و اهمیتش خیلی از بدن زیادتر است و پیاده کردن عملی آن در زندگی، فصل الخطاب یا فصل همه حقایق است. زیرا با فهمیدن این مطلب انسان آرامش پیدا می‌کند که یک موجود ابدی است و دیگر مسائلی از قبیل پیری و مرگ و مرض بدنی برایش مهم نمی‌باشد.