۱۴۰- تزکیه نفس

بسمه تعالی
یکی از دوستان از من سؤال کرد که در سایت شما مشاهده شده که گفته ‏اید مسئله تزکیه نفس را شما به نحو آسانی ارائه فرموده ‏اید. آیا ممکن است آن را توضیح دهید تا استفاده کنیم؟
من گفتم: اگر چه می ‏دانم یک عده از آن استفاده می‏ کنند و به نام خود آن را ارائه می ‏دهند، ولی چون برای خدا کار می‏ کنیم مشکلی ندارد امید است همه موفق شویم و بتوانیم راه سعادت را پیدا کنیم.
اما اصل مسئله این که: من از سن ۱۴ سالگی که پدرم مرا برای تحصیل علوم اسلامی به حوزه علمیه فرستاد، در من عشق و علاقه شدیدی نسبت به معنویات و تزکیه نفس ایجاد نمود. مکرر به من می‏ گفت: پسرم هر چه رستگاری و موفقیت بخواهی در تزکیه نفس و سلامت قلب است و این موفقیت جز با معاشرت با اولیاء خدا یافت نمی‏ شود. لذا من از همان زمان و همان سن همیشه با اولیاء خدا معاشرت می‏کردم و با آنها بودم. آنها هم به من لطفی داشتند و مرا از خود دور نمی ‏کردند. اما کنجکاوی من مرا به این مسئله واداشت که چرا درباره تزکیه نفس که خدای تعالی با یازده قسم در سوره «شمس» آن را تأکید فرموده اولیاء خدا برای آن برنامه ‏ای تنظیم نفرموده‏ اند و یا شاید من از آن اطلاعی ندارم. خلاصه تا سن سی سالگی به تحقیقاتم ادامه دادم و در روایات و آیات تفحص کردم و به این نتیجه رسیدم که باید برای موفق شدن به سلامت قلب و تزکیه نفس مسائل زیر را کاملا رعایت نمود اول آن که باید استادی برای خود منظور کند و آن استاد باید روحیات شخصی که می‏ خواهد تزکیه نفس کند کاملا در دستش باشد و شاگرد به آن استاد باید صد در صد اعتماد داشته باشد و آن چنان که حضرت خضر علیه السلام از حضرت موسی علیه السلام می ‏خواست، شاگرد باید کاملا مطیع استادش باشد و از اوامر استاد به هیچ وجه سرپیچی نکند و شاگرد مدتی برای وفای به این تعهد با خود کار کند. وقتی که صد در صد خود را متعهد دید به محضر استادش مشرف شود و دستورات استاد را مو به مو و دقیق انجام دهد. طبعا باید استاد اول کاری که می‏ کند عقائد شاگرد را در صراط مستقیم برگرفته از آیات قرآن و روایات قرار دهد و از هرگونه اختلاف نظرها و بحث و انتقادها که شاگرد را معطل می‏کند دوری نماید و در تربیت شاگرد قاطعیت داشته و فرمان برداری آنها را اهمیت بدهد.

تاریخ نگارش:
۱۴۲۶/۱۰/۸ قمری
۱۳۸۳/۸/۲۰ شمسی