۱۴۱- مرحوم آیت الله سید ستار محمدی – خصوصیات روحانی واقعی

بسمه تعالی
یکی از دوستان صمیمی من که خاطرات بسیار خوبی از او دارم مرحوم آیت اللّه حاج سيّد ستار محمدی امام جمعه محترم میانه بود. او مردی بسیار فعال دارای مؤسسات متعدد علمی و در وضع خود کم نظیر بود. در شهر میانه آذربایجان زندگی می کرد و هر زمان که ما به حضورش می ‏رسیدیم از معنویات و از پاکی او استفاده می ‏کردیم. متولی امام زاده میانه بود. و آن حرم مطهر را تعمیرات اساسی کرده بود. او آن قدر سخی الطبع بود که همیشه در خانه ‏اش به روی میهمانان باز بود و دسته دسته مهمان بر او وارد می ‏شدند. و او از آنها پذیرایی می ‏کرد. میهمانان و واردین وقتی بر او وارد می گردیدند از معنویات و روحیات با آنها صحبت می کرد. من معتقدم که این مرد معنی واقعی یک روحانی را از خود اظهار می کرد و روحانی واقعی بود. زیرا روحانی در مرحله اول باید روح را بشناسد و صفات و خصوصیات روحی را بداند و صحت و سلامت روح را بشناسد و امراض روحی را تحقیق کند. و راه معالجه این امراض را بداند و داروهائی که برای آن امراض مفید است تشخیص دهد و به مریضش دستور استفاده از آن داروها را بگوید و افراد بشر را به مقام کسانی که دارای قلب سلیم ‏اند برساند و همانگونه که یک طبیب بدنی با آن که ارزش علمی و کارش بی نهایت از یک طبیب روحانی پائین ‏تر است اول بدن را می ‏شناسد، تشریح می ‏کند، عیب و نقصش را می ‏فهمد داروی معالجه‏ اش را بدست می‏ آورد و امراض بدنی را معالجه می‏کند همچنین یک طبیب روحانی باید بداند که روح چیست و چقدر اهمیت دارد و مرض و صحتش و مرگ و حیاتش چگونه است نه آن که هنوز برای جمعی مجرد مطلق بودنش و یا جسم لطیف بودنش ثابت نشده باشد و اهمیتی برای امراض روحی قائل نشده حتی روح را که همیشه باقی است به مقدار بدن که فانی شدنی است اهمیت نمی ‏دهند. روحی که خدای تعالی در قرآن او را فقط با سلامت کامل می ‏پذیرد و می ‏فرماید: « الا من اتی اللّه بقلب سلیم » روحی که اصل انسان است روحی که زندگی دائمی انسان وابسته به سلامتی اوست روحی که بقاء انسان به اوست. باید اطباء روحی در میان مردم به قدر کافی باشند تا سلامت جامعه و زندگی صحیح هر انسان تأمین شود و حال آن که این چنین اطباء روحی بسیار کم ‏اند و لذا وقتی که امام علیه السلام این چنین اطباء روحی را معرفی می کند آنها را به عنوان «کبریت احمر» یعنی اکسیر کم یاب به ما می ‏شناساند و می ‏گوید که اگر این چنین افرادی را پیدا کردید قدرشان را بدانید و از آنها استفاده کنید و لذا خدای تعالی به من این لطف را از جوانی داشته که در گوشه و کنار این جهان این گونه افراد را که پیدا می کردم قدر آنها را می دانستم و بسوی آنها می ‏رفتم و از مجالستشان استفاده می ‏کردم.
خدا به ما و کلیه افرادی که به آنها یقظه و بیداری دست داده و این دنیای دنی را محل امتحان و زودگذر شناخته و اهمیت روح را بر بدن می ‏شناسند توفیق استفاده از این افراد را بدهد و خدای تعالی ما را موفق به دارا بودن قلب سلیم بفرماید.

تاریخ نگارش:
۱۴۲۶/۶/۱۶ قمری
۱۳۸۴/۵/۲ شمسی