• صفحه اصلی
  • یادنامه
    • زندگی نامه
    • شرح حال
    • سخن روز
      • درباره خودم
      • موضوعات مختلف
  • تألیفات
    • مطالعه آنلاین
    • کتابخانه موبایلی
  • کلاس درس
    • درس اعتقادات
      • ۳۰ درس اعتقادات
    • درس تزکیه نفس
      • درس خصوصی غذای روح
  • ارتباط با ما
درس پانزدهم از ۳۰ درس اعتقادات
فروردین ۱۵, ۱۳۸۲
درس هفدهم از ۳۰ درس اعتقادات
فروردین ۲۹, ۱۳۸۲

درس شانزدهم از ۳۰ درس اعتقادات


موضوع:
پذیرش ولایت - ولایت خاص الخاص و خاص - فقط ولایت ۱۴ معصوم ولایت خاص الخاص است

تاریخ:
۰۸ صفر ۱۴۲۴ هجری قمری
۲۲ فروردین ۱۳۸۲ هجری شمسی
2003/04/11 میلادی

 
مشاهده در یوتیوب

خلاصه این درس:

ولایت ۱۴ معصوم ولایت خاص الخاص
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
۱- خدای تعالی و پیامبر اکرم و فاطمه زهرا و ائمه اطهار (علیهم السلام) در یک ردیف و به طور مساوی بر ما ولایت خاص الخاص دارند یعنی بدون هیچ‌گونه جهلی و با کمال محبت به بشر فرمان می‌دهند.
آنچه ائمه (علیهم السلام) را از جهت ولایت بر بشر در ردیف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قرار می‌دهد علم و ایمان است یعنی علم الهی که در مرتبه اول نزول، در قلب آنها به صورت معلوم منعکس گردید و آنگاه ایمان آنها به تمام آن حقایق و علوم، سبب شده که پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام) در یک ردیف قرار گیرند.
بعد از چهارده معصوم (علیهم السلام) فقهای جامع‌الشرایط دارای ولایت خاص هستند.
دو مسیری که در خصوص جانشینی پیامبر اکرم متصور است
۲- در خصوص جانشینی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باید گفت که ایشان دو راه بیشتر نداشته‌اند:
الف- مانند سایر سلاطین که مدتی حکومت را به دست می‌گیرند و بعد هم رها می‌کنند و می‌روند باشد یعنی هیچ جانشینی برای خود تعیین نکرده باشد که غیر شیعه در اسلام ضمن اینکه چنین اعتقادی ندارند اما این روش را عملی کرده‌اند.
ب- چون پیامبر (صلی الله علیه و آله) دارای هدف بسیار مهمی بوده حتما جانشینان خود را تعیین کرده است که این واقع امر می‌باشد و شیعه چنین اعتقادی دارد.
زمان تعیین جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
جانشینان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روایات و بلکه در ابتدای خلقت کاملا مشخص شده‌اند.
لزوم داشتن جانشینانی برای پیامبر اکرم از لحاظ عقلی
عقل نیز حکم می‌کند شخصی که دارای قدرت است و کارهای ناتمامی هم دارد ولی عمرش کفایت نمی‌کند تا آنها را به انجام برساند، جانشین یا جانشینانی که از جهت علم و عصمت با خود ایشان مساوی باشند را انتخاب نماید تا کارهای ناتمام ایشان را به اتمام برسانند.
در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بنا به جهالت فوق العاده‌ای که بر جزیرةالعرب حاکم بود به طور طبیعی امکان انتقال علوم به بشر نبود.
علت تعدد جانشین برای پیامبر اکرم
علت تعدد جانشین برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) انتقال علوم به بشر و رشد آنها بوده است تا آنجا که امروز خواسته عمومی جامعه بشری عدالت و دوری از جنگ و خونریزی است و این خود بارزترین علامت برای تحقق هدف الهی در کره زمین و ظهور حضرت ولی‌عصر ارواحنافداه می‌باشد.
اگر به دستورات دین مقدس اسلام عمل می‌کردیم
اگر به دستورات دین مقدس اسلام عمل می‌کردیم امروز یهود و نصاری بر خلاف نهی قرآن بر سر مسلمین حاکم نمی‌شدند.
لزوم عصمت از جهل داشتن برای جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
اگر جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) معصوم از جهل نباشد اهداف الهی و وعده‌های عصر ظهور ابدا محقق نخواهد شد.
انحراف هر انقلابی به دست غیر معصوم
هر انقلابی که به سرکردگی غیر معصوم انجام گیرد به انحراف کشیده می‌شود.
چه کسانی بحث جدایی دین از سیاست را مطرح کردند ؟
آنان که نخواستند جانشینان الهی و واقعی پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بپذیرند بحث جدایی دین از سیاست را مطرح کردند و ایجاد ائمه ساختگی را عملی نمودند.

https://www.hasanabtahi.com/wp-content/uploads/2018/09/1424.02.08.mp3

دانلود صدا

متن کامل درس شانزدهم اعتقادات

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

۱- خطبه

اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاةُ وَالسَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلَی آلِهِ آل الله لَا سِیمَا عَلَی بَقِیةَ اللهِ رُوحِی وَاَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَةُ الدَّائِمَةُ عَلَی اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِینَ مِنَ الآنِ اِلَی قِیامِ یوْمِ الدِّینِ.

۲- عبارت قرآنی آغازین

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ " إِنَّمَا وَلِیكُمْ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ " (مائده/55)

۳- اشاره‎ای به مفهوم ولایت خاص الخاص و ولایت خاص

در هفته‌های گذشته درباره‌ی این مسأله كه از اهمّ مسائل زندگی ما افراد بشر است، مطالبی عرض شد و بیشتر از همه به این مطلب اشاره شد، كه ولی ما اوّل خدا است و بعد پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله با دلایلی كه عرض كردم و سپس ولایتِ ائمّه‌ی‌اطهار علیهم‌السلام كه ولایت آن‎ها ولایتِ خاص‌الخاص و فرمانروایی آن‎ها با كمال محبّت به بشریت بدون آن‎كه جهلی در كار باشد و عصمت كامل، آن‎ها ولایت بر بشر دارند و بعد هم ولایتِ خاص را عرض كردم كه مربوط به فقهاء است، با شرایطی كه در روایات آمده؛ " صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ "، كه همین مراحل سیر و سلوكی است كه شما ان‌شاءالله قدم بر خواهید داشت.

۴- فقط ولایت چهارده معصوم علیهم‌السلام ولایت خاص الخاص است

در خصوص ولایتِ خاص‌الخاص، مطلب زیاد است و معرفت امام از هر چیزی برای ما اهمیتش بیشتر است و لذا پروردگار متعال ولایتِ ائمّه‌ی‌اطهار علیهم‌السلام را در ردیف ولایت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و خدا قرار داده و فرموده: " إِنَّمَا وَلِیكُمْ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا "، كه قطعاً منظور از كسانی كه ایمان آورده‌اند دوازده امامند و لاغیر. گفتم به خاطر اینكه مسأله‌ی ولایت خیلی اهمیت دارد و با كلمه‌ی واو عطف این مؤمنین را خدای تعالی به پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و خودش عطف فرموده و معنایش این است كه هر چه و هر كیفیتی كه خدا بر بشر ولایت دارد، پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و این مؤمنین ولایت دارند. پس بنابراین این كلمه‌ی " وَالَّذِینَ آمَنُوا "، حتّی شامل سلمان هم نمی‌شود و تنها و تنها شامل علی‌بن‌ابیطالب، فاطمه‌ی‌زهرا و یازده فرزندان‌شان علیهم‌السلام خواهد شد.

۴.۱- چگونه سایر معصومین علیهم‌السلام در ردیف پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله قرار می‎گیرند؟

چون ایمان این‎ها در ردیف ایمان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است، ایمان این‎ها در ردیف آن كسی است كه: " آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ " (بقره/285)، آنچه بر پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در شب قدر و یا در شب اوّل خلقت نازل شده به همه‌ی آن‎ها پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ایمان دارد. شما نگویید این وصف فوق‌العاده‌ای نیست، ایمان به حقایق قرآن، ایمان به آنچه كه خدا از علمش برای بشر فرستاده، ایمان به آنچه كه بشر تا ابد كه می‌‌خواهد در دنیا و برزخ و قیامت و بهشت زندگی كند و هر راهنمایی برای سعادتش لازم است، به همه‌ی این‎ها پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله عالم است و ایمان دارد و معتقد است و مثل روز برایش همه‌ی احكام و معارف روشن است، همان جمله‌ای كه خلاصه كرده امام صادق علیه‌السلام در دعای ندبه " وَ اَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا یكُونُ اِلَی انْقِضَاء خَلْقِكَ "، یعنی پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را تو، آن علم بی‌نهایتی كه عین ذات مقدّس خدای تعالی بوده و به صورت معلومات در قلب پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نازل شده و بعد به وسیله‌ی این نزولی كه در قلب پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از حقایق و معارف به وجود آمده در شب قدر، تمام ماسوی‌اللّه را تنظیم كرده و آن قرآنی كه به صورت نازل شده‌ی بعد از چند نزول و به صورت كتاب، در اختیار ما قرار گرفته، این علم را خدای‌تعالی به چهارده نفر عنایت كرده است و این ایمان را هم پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به همه‌ی حقایق و علم الهی دارد و ائمّه‌ی‌اطهار علیهم‌السلام هم دارند و فاطمه‌ی‌زهرا علیها‌السلام هم كه «ام‌ابیها» است، فاطمه‌ی اطهر سلام‌الله‌علیها كه آنقدر خدا به او علم و معرفت داده، كه گاهی مورد توجّه خاص علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام واقع می‌‌شد، این‎ها همان مؤمنانی هستند كه عطف شدند به پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و خدای تعالی.

۴.۲- چرا باید پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله برای خود جانشینانی مساوی خود برگزیند؟

بنابراین با همین دلیل و صدها دلیل دیگر كه من در این مجلس مقیدم مطالب را بسیار خلاصه عرض كنم و خدا حفظ كند دوستانمان را كه در وسط هفته برای سایرین كه ممكن است دقیق متوجّه نشوند، توضیح می‌‌دهند. این بزرگترین دلیل ما است بر این‎كه خدای‌تعالی طبق همان روایاتی كه سنّی و شیعه هم نقل كرده‌اند كه خدای‌تعالی دوازده جانشین به پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله عنایت كرده كه در علم و عصمت مساوی با پیغمبرند و از نظر عقلی نمی‌شود كه شخصی كه می‌‌خواهد از دنیا برود و از نظر ظاهری حتّی كلّی ثروت دارد و بسیار مایل است كارهای ناتمامش تمام شود و بسیار دوست دارد كه هر چه او نكرده وصی‌اش و خلیفه‌اش بكند، این چنین فردی هیچ گاه نمی‌گذارد تا قدرت دارد نمی‌گذارد- مخصوصاً پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله كه قدرتش وصل به قدرت پروردگار است قطعاً نمی‌گذارد- كه كارِ ناتمامش، ناتمام بماند یا وصی‌اش كسی باشد كه در علم و عصمت از خودش كمتر باشد. چون اگر كمتر بود، قطعاً كاری كه آن حضرت شروع كرده ناتمام خواهد ماند. پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در جزیرة العرب عدّه‌ی محدودی به او ایمان آوردند و به عدّه‌ی محدودی توانست حقایق را بفهماند. باید، لازم است و هر كس غیر از این را بگوید قطعاً نادان است، كه بعد از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله باید كسی جای پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بنشیند؛ حالا اگر نگوییم چون دلیل داریم و نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوییم كه از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله باید بالاتر باشد ولی این را نمی‌گوییم ولی مساوی پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله حتماً باید باشد. مردم آن زمان كه پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله با آن‎ها روبرو بود مردم جاهلی بودند، عقل و درك و فهم نداشتند لذا آن‎ها حامل فقه نمی‌شدند، مقداری از علم اسلام و معارف اسلام را ممكن بود یاد بگیرند و به قول مرحوم آیت‌اللّه‌العظمی بروجردی كه خودم از ایشان شنیدم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرمودند: اصحاب و مسلمان‎های صدر اسلام روایات را از پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و ائمّه‌ی‌اطهار علیهم‌السلام گرفتند مثل بقچه‌بندی- تعبیر خود ایشان بود- كه ندانند توی این بقچه، چی هست؟ و به دیگران برسانند كه دیگران آن بقچه را باز كنند و ببینند تویش چیست. " رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ اَفْقَهُ "، مردم این زمان همه چیز را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌فهمند و بلكه باز ما در مقابل مردم زمان ظهور، چیزی نمی‌دانیم و آن‎ها همه چیز را بهتر درك می‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند. باید این روایاتی كه از پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و این قرآنی كه از آن حضرت به ما انتقال پیدا كرده باید یك شارح داشته باشد، یك مفسر داشته باشد، یك كسی كه همه‌ی حقایق را بداند و برای دیگران شرح بدهد، نمی‌شود كه یك نفری جای پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بنشیند كه از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله علمش كمتر، از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله عصمتش كمتر، از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله جهلش و نادانی زیادی داشته باشد، تعبیر زیادتر عرض نمی‌كنم؛ چون پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ‌معصوم از جهل بود و لذا این را عرض نمی‌كنم جاهل در مقابل پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، نمی‌شود، معقول نیست. یك نفری آمده یك دین جهانی آورده كه خاتم‌انبیاء است، پیامبری را ختم كرده، قطع كرده، حقایقی كه تمام مردم دنیا باید از آن استفاده كنند و سعادتشان را در دنیا و آخرت تأمین كنند، مدّت زمانی كه توی مردم بوده بیست و سه سال بوده در ظرف بیست و سه سال، با مردم جاهلی روبرو بوده است كه حتّی به وصی‌ پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله كه علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام باشد، وقتی كه آن حضرت می‌‌گوید: از طرق آسمان‎ها از من سؤال كنید، یك مقداری می‌‌خواهد روی علوم را باز كند به روی بشر، از طُرق آسمان‎ها از من سؤال كنید، از طُرق زمین سؤال كنید، " سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی "، قبل از این‎كه من را دیگر نبینید، سؤالاتتان را بپرسید، مردمی در پای سخنانش نشسته بودند، كه یك نفر به عنوان مسخره می‌‌گوید كه اگر راست می‌‌گویی سر و صورت من چقدر مو دارد؟ چند تا مو دارد؟ كه آن دانشمند فضا شناس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید كه ای كاش! امروز ما پای منبر علی‌بن‌ابیطالب علیهم‌السلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشستیم و مشكلات فضایی‌مان را از او سؤال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كردیم. با این مردم روبرو بوده است پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، مردمی كه هنوز بعد از مدّت‌ها كه در اسلام بودند غصّه‌ی رسوماتشان را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوردند، كه ما رسم داشتیم دختر نگه نداریم، رسم داشتیم كه اگر فرزندانمان زیاد شد آن‎ها را معدومشان كنیم، كه خدای تعالی فرمود: " وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْیةَ إِمْلَاقٍ " (اسراء/۳۱) برای فقر، بچّه‌هایتان را نكشید، نهی‌شان كرد، پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله با یك چنین مردمی روبرو بود، نتوانست در ظرف بیست و سه سال، بنای معجزه هم كه نبود، در ظرف بیست و سه سال حقایق را به این مردم بفهماند. از دو حال برای هیچ عاقلی خارج نیست؛ یعنی هر كس فكر كند یكی از این دو راه را باید انتخاب كند، راه سوّم ندارد، آقایان! این مطالبی كه عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنم، عالَم اسلام اگر قبول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كرد امروز به این بدبختی‌هایی كه دارد یهود و نصاری بر سر آن‎ها حكومت می‌‌‌كند، حكومت نمی‌كرد و آن این بود: یكی از دو راه یا كار پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله باید ناتمام بماند و مثل جِرجیس پیغمبر كه اصلاً ما از او، و از احكامش و از دستوراتش اصلاً اطلاعی نداریم بعد از هزار وچهارصد سال، اطلاعی نداشته باشیم و یا باید در رأس كار یك نفر كه من این جمله را نمی‌گویم كه بهتر از خودش، بلكه عرض می‌‌كنم لازم است كه مثل خودش، یك كلمه نباشد كه وصی‌اش بلد نباشد و خود پیغمبر بلد باشد؛ چون اگر این وصی بلد نبود، پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله هم كه از دنیا رفته به دست مردم آن علومی كه خدا می‌‌خواست برساند، نمی‌رسید. نمی‌دانم قبول می‌‌كنید یا نه؟ فكر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنم اگر به عرایضم توجّه كنید، دو دوتا چهارتا است. یا به كلّی دین محذوف

۴.۳- علت تعدد جانشینان پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رشد فكری بشر و انتقال علوم الهی به آن‎ها می‎باشد

و یا باید نه یكی چون حضرت‌امیرالمؤمنین علیه‌السلام هم سی‌سال بیشتر توی مردم نبود كه سی‌سال هم بیست‌وپنج سالش در گوشه خانه نشسته، چهار سال، الی پنج سال بیشتر در بین مردم نبود. آن هم مصادف با سه جنگ وقت‌گیر، این هم كه نشد، امام حسن مجتبی علیه‌السلام هم آمد نشد، نمی‌گویم نشد، بلكه كامل نشد. نتوانست از نظر استقبال مردم كه تمام دنیا را تحت پوشش اسلام و قوانین اسلام قرار بدهد. این هم نشد. همچنین سایر ائمّه علیهم‌السلام‌ هر كدام یك مقداری را انجام دادند رفتند جلو، هر كدام یك تحقیقاتی در علم الهی برای مردم شرح دادند رفتند، از دار دنیا رفتند و شهید شدند

۴.۴- عدالت خواهی جهانی، بارزترین مسأله‎ی ظهور صغری

و الان هم كه مردم رشد فكری كردند و من در یك مجلسی- نمی‌دانم هفته‌ی گذشته بود یا در یكی از این شب‌هایی مجالس خصوصی‌تر صحبت می‌‌‌‌‌‌‌كردم- گفتم، یكی از مراتب ظهور صغری، كه خدا رحمت كند مرحوم استادمان القاء كرد و علمایی بعد صحبت كردند و نوشته شد؛ یكی از بارزترین مسأله‌ای كه ظهور صغری را خیلی روشن می‌‌‌‌‌‌كند، همین كه تمام دنیا امروز طالب عدالتند، از جنگ خسته شده‌اند، مردم رشد كرده‌اند، این‎كه یك نفر پیدا بشود به عنوان یك دیكتاتور به عنوان یك ابرقدرت بیاید زن و فرزند مردم شیعه را در خانه‌هایشان بكُشد، این را دیگر نمی‌خواهند، این مال زمان مغول و چنگیز و مثلاً هیلتر و امثال این‎ها بود. الان مردم نمی‌خواهند در یك روز صدوشصت مملكت همه تظاهرات كردند، كه ما عدل می‌‌خواهیم. این آیا بهتر از آنچه كه در كتا‌ب‌ها نوشته و حتّی در مجله‌ی دوست عزیزمان جناب آقای نعمتی در گذشته نوشته بودند درباره‌ی ظهور صغری این علامت و این مسأله بارزتر نیست؟!

۴.۵- ظهور و تشریف فرمایی امام زمان ارواحنافداه فقط یك چیز می‎خواهد

تنها دلیلی كه ما داریم برای آمدن امام زمان ارواحنافداه، كه مكرّر در گذشته از من سؤال می‌‌كردند، كه كِی حضرت ظهور می‌‌كند؟ این یك سؤالی است، شاید همه‌ی شماها الان داشته باشید. من در جواب می‌‌‌‌‌‌‌گفتم وقتی كه مردم آماده‌ی برای پذیرش عدل و داد باشند و از جنگ و ستیز خسته شده باشند، در گذشته هیچ از وضع امروز هم اطلاع نداشتم و الان شده. یك مختصر، یك مقدار كوچك بیشتر روی سر این مردم فشار بیاید می‌‌گویند كو عدل و داد؟ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند كی باید عدل و داد را پیاده بكند. شخصش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طلبند، آن ابرقدرتی كه در آمریكا نشسته او اهل این كارها نیست، خلاف این كار را دارد عمل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند. كی باید باشد؟ مردم این زمان رشد فكری پیدا كرده‌اند، حاضر نیستند زیر بار استعمار بروند، حاضر نیستند زیر بار افرادی كه اهل تزكیه‌ی نفس نیستند، اهل كمالات نیستند، عصمت ندارند زیر بار این‎ها بروند، بلكه مسلمان‎ها زیر بارِ: " لَا تَتَّخِذُوا الْیهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیاءَ "( مائده/۵۱)، برای خودتان نصارا و یهود را اولیاء، سرپرست، فرمانده‌ی با محبّت تصور نكنید و این‎ها را برای خودتان رهبر انتخاب نكنید. این رشد تا اینجا آمده، یك مقدار دیگر اگر یك تكانی بخورند مردم دنیا، فكر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنم به همان نقطه‌ای می‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسند كه پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله برای آن مبعوث شد، علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام برای آن زحمت كشید، حضرت‌مجتبی علیه‌السلام برای همان توی خانه نشست و صلح كرد، حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام هم برای همان در میان گودی قتلگاه افتاد و زن و فرزندش اسیر شدند و سرش روی نیزه رفت، به همان نقطه می‌‌‌‌‌رسد و ان‌شاءالله امیدواریم در زمان ما، در زمان همه‌ی ما كه اینجا نشسته‌ایم، حتّی مسن‌ترین افراد به آنجا برسد، همان‌طوری كه شاید شما دو ماه قبل فكر نمی‌كردید، مردم دنیا اینقدر آماده عدل و داد و این قدر متنفّر از جنگ باشند ان‌شاء‌الله به زودی ببینیم كه رهبر عدل و داد، رهبر انقلاب حضرت مهدی حضرت حجة‌بن‎الحسن ارواحنافداه بیاید و دنیا را پُر از عدل و داد كند و آن معارف حقّه كه بیست و شش بخش از بیست و هشت بخش علم كه همه‌ی پیغمبران آورده‌اند، آن بقیه را به من و شما ان‌شاءاللّه تحویل بدهد و همه‌مان آن چنان بفهمیم، حقایق قرآن را كه امروز خودمان را مثل مردم صدر اسلام تصوّر كنیم. بنابراین- نمی‌دانم فهمیدید ان‌شاءالله همه‌تان فهمید‌ید كه- دو دوتا چهارتا است.

۴.۶- پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نسبت به بعد از خود دو راه داشته‎اند

یعنی از دو راه پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله حتماً می‌‌خواست یك راه را انتخاب كند

۴.۷- راه اول و آنچه منافقین بعد از پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله انجام دادند

یا این‎كه هیچی نگوید، یك مدّتی آمده در دنیا زندگی كرده، خُب یك عدّه دورش جمع شده‌اند، از دنیا رفته و تمام شده، حالا بقیه‌اش را خود مردم می‌‌دانند- همین‌طوری كه اهل‌سنت معتقدند خودشان می‌دانند- می‌‌خواهند از بین ببرند این دین را، اصلاً دینی نباشد، می‌‌خواهند یك نفری را تعیین كنند بروند توی سقیفه بنشینند یك جای محدود، شخصیت‌های درجه یك اصحاب كه غیر از علی‌بن ابیطالب علیه‌السلام و آن‎هایی كه با سیاست‌شان مخالف بودند آنجا جمع بشوند- چون علی علیه‌السلام نبود در سقیفه- و رأی بدهند به هم تعارف كنند، مسأله‌ی خلافت را و بعد هم به همین روال بیاید جلو تا به اصطلاح ابومسلم خراسانی پیدا بشود و نسل بنی‌امیه را و خلافت بنی‌امیه را از بین ببرد و بعد هم باز خلافت بنی‌العباس شروع بشود و خواجه‌نصیرالدین طوسی بیاید خلافت بنی‌العبّاس را از بین ببرد و تحویل بدهد به شاه‌های زمان كه البتّه خواجه این كار را نكرد طبعاً تحویل داده شد به شاه‌های زمان؛ كه الان در دنیا این‎ها را مشاهده می‌‌كنیم و ما هم در بیست و پنج سال قبل مشاهده كردیم یك فردی كه به هیچ وجه ضدّ هوای نفس كار نمی‌كند، به هیچ وجه تحت فرمان پروردگار نیست و این زندگی را پیدا كنیم و دین هم طبعاً تمام شده بود، یعنی اگر ائمّه‌ی‌اطهار علیهم‌السلام نبودند همان زمان یزید دیگر تمام شده بود دین؛

" لَعُبَتْ هَاشِمُ بِمُلْكٍ فَلَا --------------------------- خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْی نَزَل "

۴.۸- راه دوم یعنی آنچه پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله انتخاب كرد

یك راه دیگر دارد، كه همین راه را ما معتقدیم پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله انتخاب كرد، ما معتقدیم كه خدای تعالی برای حفظ دین همین راه را انتخاب كرد و آن راه این است؛ خدای تعالی‌ای كه پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را خلق كرده، همه‌ی علوم را به او داده، دستش دیگر بسته نیست كه یك نفر، دو نفر، ده نفر، دوازده نفر دیگر هم خلق ‌كند و در همه‌ی زمان‎ها باشند، حافظ دین باشند، مالك دین باشند، ولایتِ مطلقه داشته باشند این هم خدا قدرتش كه تمام نشد در خلقت پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، یك نفر دیگر خلق می‌‌كند و به پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله هم ابلاغ می‌‌كند: " یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ "( مائده/۶۷)، معنای " فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ " را اینجا شما امروز خوب می‌‌فهمید، كه اگر علی علیه‌السلام را جای خودت نگذاری، اگر آن كه مثل نفس تو است، " وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ " (آل عمران/۶۱) بلكه در پیاده كردن علوم الهی نفس پرودگار است، عجیب است! این را من در اینجا نمی‌خواهم بگویم ولی چون به اینجا رسیدم می‌‌گویم. در روایت دارد در ذیل آیه‌ی شریفه‌ی: " وَیحَذِّرُكُمْ اللَّهُ نَفْسَهُ "( آل عمران/۲۸)، خدا از نفسش شما را می‌‌ترساند به وسیله‌ی نفسش شما را می‌‌ترساند، حضرت صادق علیه‌السلام می‌فرماید كه: " اِمَامُ الْاَرْضِ نَفْسُ‌اللّهِ " معنای این جمله می‌‌دانید چی هست؟ یعنی همان طور كه پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، علی علیه‌السلام نیست و علی علیه‌السلام پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیست در بُعد ظاهری، همان‌طور علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام خدا نیست و خدا علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام نیست؛ امّا در پیاده كردن معارف و احكام الهی همان خدا است، همان كسی است كه باید به وسیله‌ی او خدای تعالی احكام و معارف را پیاده بكند. اینچنین شخصی را باید بگذارد، این مرد، این شخص احساسات بر عقلش غلبه نكند، عصمت از جهل داشته باشد،

۴.۹- امام علیه‌السلام فقط و فقط بر اساس مصالح امت كارمی‎كند

مصالح مردم را در نظر بگیرد، مصالح مردم اگر به این منتهی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود كه چهار هزار نفر مقدّسِ خشكِ بی‌معرفت را بكشد، در جنگ نهروان بكُشد و اگر ایجاب می‌‌‌‌‌‌‌كند كه گردن زیر ریسمان بدهد به طرف مسجد بكشندش برود، خوب حالات علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام را مطالعه كنید، بعد از بیست‌وچند سال آن چهارهزار نفر را كُشت، قدرتش طوری نشده بود و قبل از بیست‌وشش سال گردن زیر ریسمان داد، همه‌اش برای خدا بود، ای كاش! مردم مسلمان هم مثل آن یهودی كه كنار خانه‌ی علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام ایستاده بود و اظهار اسلام كرد، بودند. مردم مسلمان نفهمیدند علی علیه‌السلام چرا این طور به زور دارند به طرف مسجد می‌‌كشانندش هیچی نمی‌گوید، زنش را می‌‌زنند چیزی نمی‌گوید، در به پهلویش می‌‌زنند چیزی نمی‌گوید، محسنش را سقط می‌‌كنند، چیزی نمی‌گوید، این برای چیه؟ آن یهودی گفت: " اَشْهَدُ اَنْ لا اِلَهَ اِلا اللّهُ "، دیگران گفتند آن روزی كه اسلام عزّت داشت، زمان پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌وآله تو شهادتین نگفتی امروز چرا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویی؟ گفت: من به وسیله علی علیه‌السلام اسلام را شناختم، این مرد فقط برای خدا دارد كار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند، فقط برای پیشرفت اسلام و بقای اسلام دارد كار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند و واقعاً هم همین است، كدام عاقل است كه غیر از این معتقد باشد، یك كسی را گذاشته بعد از خودش كه: " الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمْ الْإِسْلَامَ دِینًا " (مائده/۳)، این سخن را خدایی گفته كه قادر بر همه چیز است و همه‌ی افتخارات مال خدا است، امّا اینجا دارد فخر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند، افتخار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند، دارد به خود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بالد، " فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ " (مؤمنون/۱۴)، یك كسی را تعیین كردیم كه مردم كفّار دیگر جرأت نمی‌كنند به طرف دین بیایند این دینی كه الان در دست من و شما است بعد از هزاروچهارصدسال به خاطر همان گذشت‌ها است. امام حسن مجتبی علیه‌السلام به خودش قسم! اگر اراده می‌‌‌‌‌كرد معاویه فلج لااقل بشود، مغزش از كار بیفتد می‌‌‌‌‌شد، الان شما مریض سرطانی‌تان را می‌‌‌‌‌برید در خانه امام مجتبی علیه‌السلام، بعد از هزار و چهارصد سال شفایش می‌‌دهد، چرا نكرد؟ برای حفظ دین، برای این‎كه امروز ما بنشینیم فكر بكنیم، من همه‌ی این‎ها را دلایل قطعی، علمی و تحقیقاتی دارم، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویید: نه! می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهید، حالا ان‌شاءالله من نمی‌خواهم در جزئیات مسأله‌ی امامت وارد بشوم، تمامشان، حتّی امام هادی و امام عسكری علیهماالسلام كه در مُعَسكر زندانی بودند و شاید كلمات زیادی هم از آن‎ها به دست ما نرسیده، همان بودنشان در زندان، همان توی مُعَسكر بودنشان، توی لشكرگاه بودنشان، همان دین اسلام را حفظ كرد، منتها به نخ باریكی رسیده بود، تا امروز.

۴.۱۰ امروز مردم دنیا دانسته یا ندانسته منتظر ظهور منجی هستند

تا امروز كه ما انتظار داریم، باز دنیا انتظار دارد، این انتظار نیست كه همه بگویند ما عدالت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم نه جنگ؟ و این مسأله برایشان هیچ پیاده نشود، هیچ اهمیت به همه‌ی این مردم دنیا داده نشود، چرا؟ برای اینکه كه مصالح مردم دنیا مطرح نیست، این‎ها نمی‌خواهند یك كسی بیاید در رأس قدرت واقع بشود كه تمام مردم دنیا آن چه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند برایشان فراهم بكند و همه در رفاه و آسایش باشند. به خدا قسم ما خوابیم، غافلیم، همه‌ی مردم دنیا امروز وجود مقدّس امام‌زمان علیه‌السلام را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند، البتّه حتّی خود شیعیان. من از چهل سال قبل، پنجاه سال قبل، حتّی خوب یادم است، احدی حتّی دعای ندبه را نمی‌شناختند چیست؟ كه آمده بودند سؤال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كردند از پدر من كه دعای ندبه در كجا است؟ تازه كتاب مفاتیح چاپ شده بود ایشان ارجاع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داد به كتاب مفاتیح و یك جمعیت خیلی كوچكی كه چهار نفر یا پنج نفر بودند، که یكی‌اش پدر من بود مجلس دعای ندبه تشكیل دادند، مرحوم آیت‌اللّه كلباسی در مشهد بودند ایشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمدند دعای ندبه را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانند همین، الان چی؟ شما صبح كه از خواب بیدار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوید روز جمعه، غیر از جمعه، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید همه‌ی مردم رفتند توی مهدیه یا امثال این‎ها دارند دعای ندبه می‌‌خوانند، حالا درست است آنی كه شما می‌‌خواهید، شاید همه جا خوانده نمی‌شود، ولی كم‌كم خوانده می‌‌شود، بگذارید آقا تشریف بیاورند،

۴.۱۱- وقایع عصر ظهور و خصوصیات جانشین پیغمبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله

بگذارید امام‌زمان علیه‌السلام بیاید، آن وقت بعضی از جملات را اگر از مدح پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌وآله شما در قرآن ندیده باشید و بعضی از كلمات خاندان عصمت علیهم‌السلام را اگر درباره‌ی پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌وآله نشنیده باشید؛ همان‌طوری كه یك عدّه از مسلمانان ندیدند و نشنیدند وقتی به علوم حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه برخورد می‌‌كنند می‌‌گویند: این آقا كه خیلی بالاتر از پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌وآله است، ما می‌‌گوییم نه! هر چه ایشان دارد همان چیزهایی است كه پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌وآله دارد. و اِلاّ نمی‌شود مردم باهوش و با درك و دانشمند امروز را و یا با هوش و با درك و با علم دانشمندان فردا را، همین‌طور معمولی با آن‎ها برخورد كرد، من یك قدرتمندم آمده‌ام شما را به آنچه كه مصلحت‌تان هست برسانم، همین جور كه همه‌ی قدرتمندان می‌‌گویند، باید برساند، در مدّت كوتاهی هم می‌‌رساند. تمام كره‌ی زمین را در ظرف كمتر از ده سال- بعضی از روایات هشت سال- تمام مردم سرجایشان نشسته‌اند، راحت، به تمام خوبی‌ها رسیده‌اند یك چنین فردی باید جانشین پیغمبر باشد، اگر این چنین شخص، نه علم داشته باشد، نه عصمت داشته باشد، به فكر خودش باشد كه اگر یك وقتی دشمنی هجوم آورد از كدام سوراخ فرار بكند، این مسائل را اگر داشته باشد، این هم مثل همین‌ها است، این دارای آن علم نیست. كوچك‌ترین جهلی در وجود مقدّس امام نباید باشد، معصوم از جهل، این جمله‌ای است که شاید در كتاب‌ها ندیده باشید، ولی من هر چه فكر كردم بهترین جمله و خلاصه‌ترین جمله برای این‎كه امام چی هست و چه خصوصیت دارد، همین جمله است؛ معصوم از جهل، و این چهارده‌نفر هم بیشتر نمی‌شود باشند، معصوم از جهل، هیچی برایش، چه آینده، مثلاً ما حالا این كار را برای ملّت انجام بدهیم، فردا شاید خراب در آمد از كار، ابدا ! این مردی كه آمده در مقابل من ایستاده و اظهار ارادت می‌‌كند و خیلی هم دست و پای ما را می‌‌بوسد این در دلش می‌‌خواهد یك روزی استان‌دار، وزیر، نمی‌دانم توی مملكت یك كاره‌ای بشود، این توی دلش این است، حضرت امیر علیه‌السلام هم می‌‌فهمید این را، منتها به رویشان نمی‌آورد. زمان زمانی نبود كه به رو بیاورد، ولی امام زمان ارواحنافداه نه، زمان زمانی است كه به رو بیاورد، تو توی دلت اینها است، این كاری كه شماها پیشنهاد می‌‌كنید آینده‌اش آن می‌‌شود، این‎ها را باید بداند، معنای معصوم از جهل هم همین است.

۴.۱۲- چرا هر انقلابی كه به سر‎كردگیِ یك فرد غیر معصوم انجام گیرد به انحراف كشیده می‎شود؟

اگر بگویید لازم نیست بداند، همین كلاه‌هایی كه در همه‌ی انقلاب‌ها به سر رهبران انقلاب گذاشته می‌‌شود، كه افراد ناباب وارد می‌‌شود و كم‌كم- فكر نكنید یك دفعه-، كم‌كم راه و روش انقلاب را برمی‌گردانند به آن جهتی كه می‌‌خواهند همان‌ باز می‌‌شود، امام زمان ارواحنافداه از دنیا تشریف می‌‌برند به عالم بالاتر و دنیا این زندان را به ما وا می‌‌گذارند و ما هم ‎كه افرادی كه این‌جوری توی‌مان هست، طبعاً كم‌كم زمام اختیار را در دست می‌‌گیرند و كم‌كم باز می‌‌شود قبل از ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام، باز همان می‌‌شود، غیر از این است؟ تجربه برای ما ثابت نكرده است؟

۴.۱۳- پیغمبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله برای خود جانشینانی انتخاب كرد

پس امام جانشین پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، خلیفه‌ی پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، اگر پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله عقل كلّ است كه هست باید جای خودش یك نفری را بنشاند، كه یا مثل خودش باشد و چون بهتر از آن معنا ندارد ما نمی‌گوییم یا بهتر از خودش باشد، برو و برگرد ندارد و الاّ نه به دین علاقه دارد، نه به آینده‌ی بشریت علاقه دارد، نه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد دینش ادامه پیدا بكند، این جوری كه آقایان طرح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند كه پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از دار دنیا رفت و برای خودش وصی‌ای تعیین نكرد، چه خدایی، چه پیغمبری، این كار كسانی هست كه یك مدّتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند توی دنیا یك عدّه دورشان باشند، احترامشان كنند و بعد هر چه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد بشود، خدا تعیین كرده،

۴.۱۴- جانشینان پیغمبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در ابتدای خلقت تعیین شده‎است و حتی وهابیها هم قبول دارند

بعضی از جملات غلطی كه توی ماها هست و متأسفانه افراد جاهل القاء كرده‌اند- این را مجبورم تذكّر بدهم- نام این دوازده امام علیهم‌السلام در اوّل خلقت تعیین شده، پسر كیست؟ مادرش حتّی كیست؟ خصوصیات، بیوگرافی اجمالی، حالا از نظر ذات مقدّس پروردگار كه تفصیلی است ولی از نظر اظهارش اجمالی است، تعیین شده و هیچ برو و برگرد ندارد كه همین‌ها ائمّه‌ی بعد از پیغمبر هستند، یعنی نمی‌تواند غیر از این باشد آن وقت آنجا- دیگر نمی‌خواهم بعضی از گفته‌ها را من تكرار بكنم- یك نسبت‌هایی به حضرت مجتبی علیه‌السلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند، یك نسبت‌هایی به امام رضا علیه‌السلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند، یك نسبت‌هایی به سایر ائمّه علیهم‌السلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند، كه اصلاً هر چه غیر از اینی كه گفتم شنیدید بدانید خلاف رضای خدا و پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و اگر ترس از قیامت دارید من ان‌شاءالله می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم همه‌ی گناهِ اعتقادِ این‎ها به گردن من، اعتقاد داشته باشید، در روز اوّل همان لحظه‌ای كه پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خلق شد. این دوازده وصی برای او تعیین شد برو و برگرد هم نداشت، گاهی هم اظهار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرمود، هفته‌ی گذشته بود ظاهراً عرض كردم در كتاب‌ها، كُتب اهل‌سنّت، من پیش یكی از شخصیت‌های مهم وهابی رفتم- از دار دنیا رفت- به ایشان گفتم چون نابینا بود، به ایشان گفتم: " ما تقول فی هذه الروایه "، این روایت را چی هست نظر شما؟ كه " اَلائِمَة مِنْ بَعْدِی اِثْنَا عَشَرَ "، خیال كرد یكی از همان اصحاب اطرافش هستم، چون لباس من را نمی‌دید، وَاِلاّ من با همین لباس رفته بودم، ایشان فرمودند كه منظور اوّل آن‎ها ابی‌بكر، دوّم عمر، سوّم عثمان، چهارم علی، پنجم معاویه، اینجا توقّفی كرد، من فكر كردم خسته شد چون ردیفش معلوم است، یك نفر آنجا گفت: ثم یزید، گفت: نه، یزید شرابخوار بود، قمارباز بود، بی‌دین بود، من او را قبول ندارم، من گفتم: پس كی؟ شما بشمارید دوازده‌تا مانده، گفت كه: توی این خلفای عبّاسی و اموی بگرد هر كدامشان خوب بودند آن را انتخاب كن تا دوازده‌تا، آخر این نگذاشت من بقیه‌ی روایت را بخوانم، گفتم در روایات هست، همان روایتی كه شما گفتید صحیح است، در روایات هست كه " اَوَّلُهُمْ عَلِی بْنِ اَبِیطَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنِ ثُمَّ الْحُسَینِ ثُمَّ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ اَنْتَ یا جَابِرُ " ای جابر تو او را می‌‌بینی " وَ بَلِّغْ مِنِّی السَّلامَ "، سلام من را به او برسان، گفت: انت جعفری، هنوز تازه آقا فهمید كه ما شیعه هستیم و حالا این هم به خاطر این‎كه هیچكس نمی‌آید این روایات را بگوید والاّ خودش می‌‌دانست شروع كرد به بدگویی كردن به شیعه‌ها، یك نفر هم به من اشاره كرد كه ایشان كه اوقاتش تلخ می‌شود ممكن است كار دستت بدهد پا شو برو، ما هم پاشدیم رفتیم، روایات صحیحه، توی كُتب معتبره نوشته شده، " خُلَفَائِی مِنْ بَعْدِی اِثْنَاعَشَرَ، اَوْصِیائِی مِنْ بَعْدِی اِثْنَا عَشَرَ "، این‎ها عبارات مختلفی است كه در شاید اگر مبالغه نباشد هزارتا روایت، دو هزارتا روایت، " اَلائِمَة مِنْ بَعْدِی اِثْنَا عَشَرَ، كُلُّهُمْ مِنْ قُرَیشَ، كُلُّهُمْ مِنْ بَنِی‌هَاشِمِ، اَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ اَبِیطَالِبٍ "، آخر پیغمبراكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله چه كار كند با این مردم جاهل؟ چه كار كند؟ چه‌جوری توضیح بدهد،

۴.۱۵- آنان كه نخواستند جانشینان پیغمبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را بپذیرند بحث جدایی دین از سیاست را پیش كشیدند و اجرا كردند

یك عدّه‌شان كه روایات را خوانده‌اند و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند به اصطلاح خیلی دور از حق نگویند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند: دو دسته ما خلیفه داشتیم برای پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، یك دسته خلفای معصومِ عالمِ دانشمند كه اوّل آن‎ها علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام است، همین دسته است. یك دسته هم سیاستمداران- اینجا است كه بعضی می‌‌گویند: دین از سیاست جدا نیست این است معنایش، یعنی اگر گفتیم جدا هست این جوری می‌‌شود- یك عدّه هم مملكت‌دار، سیاستمدار برای هر چیزی حاضرند هر كاری بكنند، یك عدّه هم اینها هستند، آن وقت ائمّه‌ی اطهار را جدایشان می‌‌كنند، دیگر آقا حالا برای اینکه شما دستتان را ببوسیم، احترامتان كنیم، سهم امام هم آن وقت‌ها نمی‌دادند كه حالا سهم اماممان را به شما بدهیم، نمازمان را مسائل شرعی‌اش را از شما بپرسیم، چون همان‎ها در ذهن صحبت ایجاد می‌‌كردند، لذا در زمان خلفای عبّاسی یك چند نفر امام آوردند، این امام‌ها كه به درد ما نمی‌خورد، امام صادق علیه‌السلام می‌‌گوید مثلاً دین از سیاست جدا نیست- حالا تعبیر من است- تمام " وَ سَاسَةِ الْعِبَادِ " در زیارت جامعه می‌‌خوانید، این‌ها كه می‌‌گویند دین از سیاست جدا نیست، نمی‌شود با این‎ها كنار آمد، چون الان به آ‌ن‌ها بگوییم هر چه شما می‌‌فرمایید می‌‌گوید: آقا یك مثلاً فرض كنید حجّاج بن یوسف ثقفی از آنجا بیا پایین من می‌‌خواهم بنشینم، با این‎ها نمی‌شود كنار آمد، با مراجع شیعه هم این را بدانید واقعاً سلاطین مشكل داشتند و نمی‌توانستند كنار بیایند منتها خوب قدرت زیاد بود، خوب چه كارشان كنیم، امام می‌تراشیم، ما كه خلیفه، جانشین برای پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تراشیدیم، چرا امام نتراشیم؟ یكی از شاگردان حضرت‌صادق علیه‌السلام را به او رفتند پول زیادی دادند، با او صحبت كردند، كنار آمدند، به او امكانات دادند، قدرت دادند، گفتند: هر كس به درس تو بیاید ما به او پول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهیم، هر كس به درس امام صادق علیه‌السلام برود پول از او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیریم، مالیات از او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیریم خوب، گفت خیلی خوب، چشم، هر چه هم بگویید گوش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنم، هر چی بگویید گوش می‌‌‌‌‌‌‌كنم، گفتند و گوش كردند و امروز گرفتاری‌های مسلمین را به اینجا رساندند، ائمّه را هم توی خانه نشاندند

۴.۱۶- لحظات آخر غیبت كبری و نابودی حزب بعث عراق

و ان‌شاءالله زمینه خیلی پیش آمده امیدوارم به زودی آن لحظات آخر غیبت كبری‌ ان‌شاءالله به پایان برسد و همه‌مان در زیر سایه امام عصرمان ان شاءالله به همه‌ی كمالات موفق بشویم و امیدوارم پروردگار عزیز عید میلاد حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام را كه باعث خیلی خیرات شد؛ من یك جمله‌ای گفتم به كسی كه روز قبل از میلادِ حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام كه در كنار بغداد قبر مطهرش هست، كه روز قبلش دیگر صدام پیدایش نشد كه ان‌شاء‌الله این یك اظهاری است كه مردم عراق از دست تمام ظالمین و افرادی كه به آن‎ها ظلم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند، فرقی هم برای ما ندارد چه صدام باشد چه غیر صدام ان‌شاء‌الله نجات پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند و به كمالاتی خواهند رسید؛ شیعیان مظلومی كه الان حدوداً شاید چهل سال زیر بار ظلم واقع شده‌اند، یك مدّتش را ما لمس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنیم و احساس كردیم و الاّ از روزی كه این حزب بعث آمده بر سر آن‎ها مسلط شده بیشتر از چهل سال است. امیدواریم با ظهور حضرت همه‌ی حقایق ظاهر بشود، همه‌ی مشكلات ظاهر بشود و به آن امام مبینی كه خدا در قرآن وصفش كرده كه مصون از جهل است ان‌شاءالله به محضرش مشرّف بشویم و دین و دنیا و آخرتمان در پناه آن حضرت محفوظ بماند. من دیگر فرصت برای بیشتر از این صحبت ندارم، ما هم مثل این‎هایی كه توی تلویزیون صحبت می‌‌‌‌‌كنند، ساعت به آن‌ها نشان می‌‌‌‌‌دهند ما تقریباً اینجوری شدیم، چون حساب دوستان دیگر را می‌‌‌كنیم.

۵- دعای ختم مجلس

نسئلك اللهم و ندعوك بأعظم اسمائك و بمولانا صاحب‌الزمان یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه روز جمعه است، خدایا! به آبروی امام زمانمان ما را از خطرات این لحظات آخر غیبت، خدایا از این خطرات ما را حفظ بفرما ما را در صراط مستقیمی كه دستمان به دست امام زمانمان برسد قرار بده، ما را در صراط مستقیمی كه همیشه با خاندان عصمت و طهارت علیهم‌السلام باشیم قرارمان بده. خدایا! استقامت ما را آن‌چنان زیاد كن كه در آن صفی كه: " نَعَتَّ اَهْلَهُ فِی كِتَابِكَ فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ "، خدایا! استقامتمان را آن قدر زیاد كن كه در آن صف قرار بگیریم پروردگارا! ما را از همه‌ی گناهان حفظ بفرما. از همه‌ی مشكلات دور بفرما. خدایا! در پناه امام زمانمان ما را حفظ بفرما. ما را از بهترین اصحاب و یارانش قرارمان بده. خدایا! توفیق تزكیه‌ی نفس، كمالات روحی به همه‌مان مرحمت بفرما. امواتمان، شهدامان، امام راحلمان را غریق رحمت بفرما. عاقبتمان ختم بخیر بفرما. و عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان.

Share

فهرست:

  • ۳۰ درس اعتقادات
    • درس اول از ۳۰ درس
    • درس دوم از ۳۰ درس
    • درس سوم از ۳۰ درس
    • درس چهارم از ۳۰ درس
    • درس پنجم از ۳۰ درس
    • درس ششم از ۳۰ درس
    • درس هفتم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس هشتم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس نهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس دهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس یازدهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس دوازدهم از ٣٠ درس اعتقادات
    • درس سیزدهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس چهاردهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس پانزدهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس شانزدهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس هفدهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس هجدهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس نوزدهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیستم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و یکم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و دوم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و سوم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و چهارم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و پنجم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و ششم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و هفتم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و هشتم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس بیست و نهم از ۳۰ درس اعتقادات
    • درس سی ام از ۳۰ درس اعتقادات
  • موضوعات اعتقادی
    • خدا
      • صفات ذات پروردگار
        • توحید
        • شناسنامه پروردگار
        • مجرد مطلق
        • علم غیب پروردگار
        • علم شهود پروردگار
      • صفات فعل پروردگار
        • ربوبیت پروردگار
          • عالم ارواح
          • عالم ذر
        • اقسام هدایت پروردگار
        • رحمانیت پروردگار
        • رحیمیت پروردگار
          • اقسام رحمت پروردگار
        • اراده پروردگار
        • مشیّت پروردگار
        • ولایت پروردگار
        • قضا و قدر
        • جبر و تقویض
        • اختیار انسان
        • تکلّم پروردگار
          • وحی
          • الهام
        • بداء
      • اقسام معرفت پروردگار
      • فرق حکمت و فلسفه
      • معجزات الهی
        • اعجاز قرآن
          • نزول قرآن
      • ملک و ملکوت
    • پیامبر و امام
      • نبوّت
      • عصمت
      • اقسام پیامبران
      • عصمت پیغمبران
      • اقسام ولایت
        • ولایت تکوینی و تشریعی
      • امامت
        • معرفت امام
          • عصمت از جهل
          • عین الله
          • لسان الله
          • وجه الله
          • ید الله
          • جنب الله
          • کلمه الله
          • نفس الله
          • بیت الله
          • روح الله
          • ثار الله
          • تطهیر اهل بیت
        • ولایت فقیه
        • عقل
          • معنای عقل
          • عقل کل
    • معاد
      • سکرات موت
      • قبض روح
      • عالم برزخ
        • اقسام مردم در برزخ
          • اولیاء خدا
          • صدیقین
          • گروه بیهوشان
          • معاندین و کفار
        • بهشت برزخی
      • قیامت
        • صور
        • معاد جسمانی
        • حشر و نشر
        • بعث
        • شفاعت
        • صراط

جستجو

© 2017 پایگاه مجموعه آثار و اندیشه های حضرت آیت الله سید حسن ابطحی. All Rights Reserved.